ای عاشقان روی تو از ذره بیشتر!
به نامت...
دوباره شروع شد .
دوباره از نو.
پیاله و زلال آب و تشنگی و همه ی همه اش از تو ... ناز و بی خبری از من ...
دوباره شروع شد ...
چندی ست شیطان در زنجیر شده است .
امروز من خودم نقش شیطان را بازی کردم.
راستی با من چه باید بکنی؟؟؟
راستی... ؟؟؟
دوباره افتتاح.
دوباره گشایش و گشایش و گشایش .
من خودم گره های جدید را می زنم.
راستی با من چه باید بکنی؟؟؟
دوباره ...
سلام خدا !!
منم... دیوار!
یک سال دیگر هم گذشت و هیچ قابی از عشق و بازگشت بر من آویخته نشد ...
راستی خدا با من چه می خواهی بکنی؟؟؟
نگو که دوباره می بخشی ام...
نگو که دوباره تو به جای من حیا می کنی...
نگو که می پوشانی همه چیز را ...
نگو که دوباره در آغوشم می گیری ...
...
سلام خدا!!
و ان ادخلتنی النار اعلمت اهلها انی احبک.
و سرمایه ی من همین است و ... همین!
من لی غیرک ؟؟!!
Design By : Pichak |