ای عاشقان روی تو از ذره بیشتر!
انت ! توی مترو که نشستم موبایلمو گذاشتم جلوم و خیره خیره نگاهش کردم... حرم اما حسین (ع) و فضای بین الحرمین منو با خودش تا اون غروبی که عکس رو گرفته بودم به بین الحرمین برد...
مترو لحظه به لحظه به کربلا نزدیکتر می شد و من ثانیه به ثانیه مضطرب تر می شدم... جمعه ، تولد آقا امام حسین (ع) و شنبه ...به اندازه ی یک سر چرخوندن در بین الحرمین به سمت جایی با گنبد طلایی و گلدسته های فیروزه ای...
دلم برای بین الحرمین پر زد.
مترو در ایستگاه ایستاد و من تا رسیدن به حرم خودمو برای زیارت امام حسین(ع) در روز ولادتشون آماده کردم.
السلام علیک یا من بزیارته ثواب زیارۀ سیدالشهداء یرتجی ... یاد عاشورای امسال افتادم که همین جا آرزوی کربلا کرده بودم و چهار ماه بعد قسمتم شده بود.
خدایا! یعنی می شه یه بار دیگه توی بین الحرمین قدم بزنم؟؟؟
...
ریگ باد آورده ای را باد برد...
Design By : Pichak |