ای عاشقان روی تو از ذره بیشتر!
ماه از وسط دو نیم شد و آمدی زنور چرخیدی و به چرخش تو ماه در طواف آب از تولدت به مَد آمد هزار بار... قد می کشیدی و به الفبای زندگی هر روز قامتت زجوانان رشیدتر ... روز از قوام غیرت تو در هراس، لیک پیمانه محو مستی تو در وصال یار ... *** *** *** *** *** *** حالا "مسیر" بین تو و یار مبتلاست هرکس که مبتلاست شبی می رسد به تو
ای التیام سخت ترین زخم های جور
دور حسین ، قافله سالار شهر نور
مشکش خجل ز تیر کزو می کندعبور
آموخت مادرت به تو تک واژه ی غرور
هر روز می کنند ملائک تو را مرور
شب آشنا به ناله ی مستت: "هوالغفور"
وقتی میان کرب و بلا می کنی ظهور
مستانه بین گنبد تو تا خم حضور
کافیست یک نگاه تو : تدبیر هر امور
نوشته شده در شنبه 90/3/21ساعت
4:34 عصر توسط دیوار نظرات ( ) | |
Design By : Pichak |