سفارش تبلیغ
صبا ویژن






















ای عاشقان روی تو از ذره بیشتر!

یا حق

برای آمدنت دل بهانه می گیرد
بها نه ی غزلی جاودانه می گیرد

چه خوب بود بیایی عزیز مادرمان
که شعله از پی شعله زبانه می گیرد

چقدر جمعه گذشت و نیامدی! دل آب،
سراغ روی تو از مه شبانه می گیرد

نه عشق مانده به عالم ، نه مرد. تیرک ظلم؛
امید جمعه ی ما را نشانه می گیرد ...

غروب مانده و طوفان تکانده عالم را
و خون ز مردم چشمان جوانه می گیرد

عجیب نیست درون قفس نمرده دلم
عجیب نیست قفس جای خانه می گیرد

من و ترنم وصل تو : آن حقیقت ناب
دلم ز دستهای تو باز آب و دانه می گیرد

...

بیا و بال و پرم ده.. بهار نزدیک است!
کبوترم به بهارت ترانه می گیرد......


نوشته شده در پنج شنبه 90/2/29ساعت 11:20 صبح توسط دیوار نظرات ( ) | |

Design By : Pichak